….No Body’s HoMe

 

اینجا هیچ بوی عیدی نمی آید..

سفره بی رونق هفت سین ما حتی سمنو  ندارد...

سنبل پیر بی نوا امسال جوانه نزد..

و هیچ کس نفهمید من چقدر اشک ریختم وقتی دیدم تنگ کوچک ماهی خالی است...

 هیچ کس نفهمید من چرا هشت  تخم مرغ رنگ کردم..

هیچ کس نفهمید من چقدردلتنگ اسکناس های تا نخورده لای دیوان حافظم...

و من همچنان کودکانه آرزو می کنم..

کاش یک ماهی قرمز داشتم...