من هستم...
تو هستی..
من لبخند میزنم..
تو..رو موهای مشکی ام..
با آبرنگ..
گل شقایق نقاشی میکنی..
من زیبا میشوم..
تو غرق در من میشوی..
من مهربان میشوم..
تو مهربانی میکنی..
من از خواب می پرم...
تو نیست میشوی...
من هراسان میشوم..
تو گم میشوی...
تو غبار میشوی...
و من..
باز چشم هایم را میبندم..
شاید تو پیدا شوی...
من شدم اول ؟~!
سلام
خوبی نازی خانم ؟
فکر کنم دیگه بن کل ما رو فراموش کردی نه ؟
حتی دیگه لینکم رو برداشتی
حق داری آدم ها اضافی ها رو بر می دارن نه ؟
راستی سال نوت مبارک
امیدوارم سال خوبی رو داشته باشی
ولی یادت نره که میخونه ی **حضر عشق** همیشه منتظرته.....
قربانت
موفق باشی
فعلا....
---- یا حق !--------
سلام
سال جدیدت مبارک
حال و هوای بهاری این خانه هم مبارک
رویای زیباییست
بالاخره آپ شد
سال نو مبارک ...
چه شادم امروز
نامه ای از تو داشته ام انگار...
شاید هنوز بشه زنده موند
با همین امیدهای کوچک
سلام.عید شما مبارک. صد سال به از این سالهاا.میگمااا.شما عیدی جمع کردین؟؟ ما که عیدی هامون کمرنگ شده.خیلی کمرنگ.اصلا وجود نداره.تبریک سال نو بدون عیدی و کلامی دقیقا مثل اینه که با مداد سفید رو کاغذ سفید نقاشی کنی.
تلاشت رو بکن
ایشاله پیدا میشه
چقدر سخته...
با اشتیاق رویای او به خواب رفتن
و با حسرت دیدن او بیدار شدن
حتی در رویا....
سلام..
سال نو مبارک
چه پس زمینه قشنگی
خوشحالم که اینجا دوباره راه افتاده ! :-)
وااااااااااای
دوباره وبلاگ دوست داشتنی نارسیییییییییییییییییییییییس!
خوشحالم که دوباره می نویسی
سلام . ساله نوت مبارک . همینجوری اومدم . فکر کردم بعد از اون هک وحشتناک دیگه آپ نمی خوای بکنی ولی امروز وقتی هوس خوندن نوشته های قدیمیتو کردم دیدم اوههههههههههههههههه بابا ده برو خانم نازنین آپ کردن خفن .
چه عجب یکی هم از ما خوشش اومد !!!
سلام (: سال نو مبارک (:
قبلن اومدم تبریک بگم ولی اینجا کن فیکون شده بود ...
خوش باشی و همیشه سمج ... حال میکنم که میزنی تو پوزش با این پا برجا بودنت X:
قالبت هم ماه شده X:
ترکیب رنگ سبز و آبی عشق منه X:
قالب نو مبارک
خیلی جیگر شده
این قالب ها رو از کجا گیر میاری؟کاره خودته؟
عیدت شاد و روزگارت خوش... به روزم با : دریای خزر گردم خواهی تو اگر جوووون ام...
صبح به خیر ... !
سلام ...
خیلی چشمام رو بستم رو تا دوباره رویای شیرین قبل رو ببینم! اما رویا هم به خونه دل من نمیاد ...
دلت شاد ...
از راه دور براتون دست میزنم.
شکلک نبود مجبور شدم بنویسم
وشاید تو نیز در میان غبار گم شوی...!!!
اگر وقتی چشم بازکردی یک ؛توی دیگر؛ را پیدا نکنی برنده ای
کاش او نیز به خوابم می آمد... نمیخواهم گل به روی موهایم بکشد نه... فقط میخوام بنشیند و نگاهش کنم! فقط همین.../ نازنین از چراغ قرمز دیگری گذشت... از رویاهای کاغذی...
قالب بلاگت خیلی قشنگه خیلی
چشم بسته زیرآبی هم بلدی بری؟ ;)
اوهوم ........
از دست دیگری که فقط باید در خواب دید
چه وبلاگ قشنگی داری ...خیلی ممنون که پیش من اومدی
آزادیم ـ
رها.
آسمان
سرپناه هامان
و زمین به بستر دست هایمان
روییده ـ
دوانده ،
کرشمه خیال ـ
که خورشیدی داغ
به شانه هایمان رسته ـ
و نسیم خاک و بوی باد
ره پایمان شده ـ
به تمام شدن پروازی
رها شده ز افق /
تو و من
شک کرده بودیم
به افق
تا گونه بلند خیس ،
بیابیم ـ
که دیگر،
نیآمدی ـ
همچون باران های
که پیغام آسمان را
زه سقفی فرو ریخته ـ
همه دم ـ
دمادم
شک کرده بودیم
به حیرت آمدنت
بهارا
بهار
بهار
تو و من ،
شک کرده
بودیم
.
سلام لیمویی جان
خوشحالم که هنوز می نویسی ...
من هنوز با آن داستان دختری که یادش می رود شلوار بپوشد و به خیابان می آید ... درگیر هستم!!
سال خوبی را برایت آرزو می کنم.
شما خواب دیدی!