و قسم به همان بی نهایت خداوند..
که حتی رویاهای نیمه شب هایم هم تو را می شناسند..
و تمام عطر های خوب دنیا بوی تو را میدهند...
دفتر خاطرات خاک گرفته ام پر از اسم توست...
و روح نصفه نیمه ام به دنبال تو سرگردان است..
ای همه خوبی..
همه کودکی نا تمام من...
قسم به تمام تیله های سبز دنیا..
که آسمان من رنگ توست..
دلم میسوزه... برای آسمون سیاه خودم!! خودم نه ااا.. خودم عادت دارم، آسمون بینوائی که دلش میخواد آبی باشه ولی نمیتونه...
دلم واسه تیله بازی تنگ شده.. هرچند هیچ وقت درست حسابی بازی نکردم
آره نازنین جون. مگه از بخشنامه جدید دولت خبر نداشتی؟
ممنونم خانم گل
کودکی ناتمام رو حتی در 100 سالگی هم میشه ادامه داد و تمامش کرد، من که نمیدونم چطوری، ولی میگن D:
چه قالب قشنگ و شادی .
امان از کودکی نا تمام ...
پستم عوض شد
سلام به به سورپرایزمون فرمودید
نازنین خانوم و وبلاگه ما
آفتاب از کدوم طرف در اومده دوست قدیمی
قاب شکسته به روز شد ...
نمی دانم که این نوشته ات که یقین دارم از دل آمده است برای کیست!
اما هر که هست خوشبحالش!..
چه خوب است آدم هم رنگ آسمان کسی باشد ... کسی چون تو!
بهم یه جعبه شیشه ایی پر از تیله های رنگاوارنگ داد .....
چقدر اینجا قشنگه نارسیس ، ولی حواست باشه تو آب چشمه خودتو نگاه نکنی هااا
تو هم تنها نیستی چون خداوند همیشه ودر همه جا باتوست
ممنونم که با قدمهای سبزت کلبه حقیرانه منو روشن کردی .
هم وبلاگت و هم نوشته هات با خلوق و خوی من مطابقت
داره برات بهترین ها را آرزو مندم ......
با لینک هم اگه موفقی بهم اعلام کن خوشحال می شم یک
دوست خوب به دوستانم اضافه بشه ...........
من و تو گم شدیم انگار تو این رویای وامونده...
امان از آن روزی که رویایش به پایان برسد
از اون تیکه که میگه رویا هایم تو را می شناسند... خوشم اومد...
دلتنگ موسیقی آبم. بیا تا بار دیگر چشمه قلب من با حضور تو موسیقی عشق بنوازد. جنبش کشتی دل من بدون وجود کشتی‌بان ممکن نیست. پس ای دوست، کشتی‌بان دریای متلاطم قلبم، بیا. بی‌خبر به کجا سفر کردی خوب من؟ دلم ابری است، بیا و از نو خورشید وجودم باش. بیا و بتاب بر ضربانی که فریادش دلتنگی است و برای تو می‌تپد
نیمه دیگرت را یافته ای ؟!
خیلی قشنگ بود...مثل همیشه....
+قسم به تمام تیله های سبز دنیا..ته تعبیر بود...
چقدر این جمله رو دوست دارم
قسم به تمام تیله های سبز دنیا..
میدونی چرا بهت گفتم که این کار من بود، قبل از اینکه برم زاهدان خیلی کثیف بودم. هر کاری که دلم میخواست می‌کردم به خیال این که هیشکی نمیفهمه! اونجا تو یه مراسم یکی اومد کنارم نشست. بوی بهشت می‌داد!! اصلا نمی‌شناختمش، یه چیزایی بهم گفت که بعد از چندسال از ته دل گریه کردم! تا صبح باهام حرف زد. فقطم میخواست بهم بگه قبل از اینکه به حسابت برسن خودت به حسابت برس. وقتی که برگشتم خونه یه کاغذ برداشتم تمام گناهام رو توش نوشتم. تصمیم گرفتم در حق هر کسی که ظلم کردم بهش بگم. اول از خودم طلب بخشش کردم چون بیشترین خیانتو در حق خودم کرده بودم. بعدش رفتم سراغ بقیه، بعضی‌ها میبخشیدن بعضی‌ها هم میخواستن سر به تنم نباشه... ناراحت نیستم از اونا که منو نبخشیدن چون خودم هم هنوز خودمو نبخشیدم، فقط بهشون گفتم اگه اینجا نتونستید منو ببخشید اون دنیا به خدام بگید که حامد تو دنیا از کاراش پشیمون شد
درود دوست عزیز!
قالب وبلاگت قشنگه و اسم نازنینت که منو یاد یکی از دوست های قدیمی ام انداخت که پیشتر ها به هم نمی گفتیم خیلی خوب تو هم! اما حالا چند ساله همدیگه رو ندیدیم..
آدرسی که این جا برات گذاشتم وبلاگ دیگه ام هست که فعال تره... بیا ... خوش حال می شم.
بد نبود
می‌خواستم اول ببخشیم بعد بهت بگم. هر چند میدونستم که میدونستی که کار من بوده
البته اون روز که باهات چت کردم تو گفتی که فقط درباره من یه حدس زدی ولی من بهت گفتم که حدست درست بود.
هر چند که نمی‌خوام با این حرفا روی کارم سرپوش بذارم
ولی کاش ما آدما از هم میگذشتیم تا خدا هم ازمون بگذره
هر تصمیمی که بگیری جز شرمساری برای من فایده‌ای نداره
درود بر تو نازنین جان
سپاس که به کومه من آمدی
...
شعر زیبایی نوشتی.
تندرست و پیروز زیوی.
بدرود.
آسمان ؛ حداقل برای من مدت هاست که خاکستری است ...
بت لینک میدم
ممنون از لطف و حضورتون...سپاس از لطافت و زیبایی اینجا و حسن سلیقه شما.
اون شعر مال شاعر علافیه که به وبش سر زده بودید!!!
چقدر قشنگه آخه ... حتی رویاهای نیمه شب هایم هم تو را می شناسند ... خیلی قشنگه ...شاد باشی ...شبنم
چه دلنشین!
سلام ...
این متن زیبات هیچ کاری اگه نکرده باشه من رو به فکر فرو برد! به این فکر که آسمون من چه رنگیه؟!! باورت میشه تا به حال به این مساله فکر نکرده بودم؟
نمی دونم شاید خاکستری باشه یا شایدم رنگ غروب ... به هر حال آبی یا رنگ کسی نیست!
سلام!
منو یادته؟
اگه یادت نیست قسمت نظرات این پستم رو بخون یادت میاد دوست قدیمی! http://www.panama-group.blogsky.com/?PostID=263
سلام منم خوبم_______________[گل]
[شیطونک][شیطونک][شیطونک][شیطونک][گل][گل][گل][قلب][قلب][قلب]
خوشحال می شم طرفه ما بیای اااا__________[گل]
[شیطونک][شیطونک][شیطونک][شیطونک][گل][گل][گل][قلب][قلب][قلب]
خب فعلا با اجازه_________________[گل]
[شیطونک][شیطونک][شیطونک][شیطونک][گل][گل][گل][قلب][قلب][قلب]
منتظرم___________________________[گل]
[شیطونک][شیطونک][شیطونک][شیطونک][گل][گل][گل][قلب][قلب][قلب]
بابای
سلام
خوبی نازنین جان
وبلاگ قشنگ داری
پیش من هم بیا
منتظرتم
سلام نازنینم من رو شناختی
خیلی وفت که دیگه سری نمیزنی من همیشه منتظرتم
صمیمی و زیباست آنچه می نویسید/
سلام!....عیدت مبارک!....آپم منتظرت میای دیگه؟!....بهار[گل](برای دیدن صفحه به روز شده ctrl+F5 را بزنید!)
عید فطر مبارک...
سلام
سفر سلامت
می گم سلام خوبی..ببخشید.. من به رنگین کمان فکرمی کردم /
توخودرنگین کمان بودی پخش شدروی لب های آسمان
گاهی آبی می شدی / بنفش/ پلنگ ها می پریدن ماه
من می پریدم تو/
پلنگ ها نمی رسیدند به ماه / من نمی رسیدم به تو...نه ..نمی رسیدم به تو
سلام
چطوری ؟
امروز تو وبلاگ نقد و بررسی وبلاگ تو رو دیدم که میخواستن نقدش کنن
ولی مثه اینگه وبلاگ من رای بیشتری آورده بود اول اونو نقد کردن
هفته ی دیگه ام احتمالا نوبت توئه
گفتم بگم اگه در جریان نبودی ٬ بیا تو جریان !!
حتما پی گیرش باش جالبه.. من که خودم از نقد وبلاگ خودم خوشم اومد!
راستی...
اینجا نوشتی داری میای تهران٬ شایدم اصلا اومدی تهران.
خوشحالم که اقلا واسه چند روز هم که شده میای .
اگه اومدی
خواستی همدیگه رو ببینیم حتما خبرم کن.
من بدم نمیاد یه قدمی باهم بزنیم.
فعلا خداحافظ ....
یه موقع بی خبر نری ها !!!
ادرس وبلاگه اینه :
http://www.naghdeweblog.blogsky.com
ولی انگار هنوز نقد وبه تو رو شروع نکردن٬ هنوز دارن به من گیر میدن !! D-:
...
راستی نگفتی ..
بالاخره اومدی یا نه ؟؟!!
سلام.
پست قبلی ام راجع به تو بود!
_ یه زمانی استاد بازی هواپیمای آتاری بودم. وای
که اگه ادامه داده بودم، الان خدای کامپیوتر می بودم!
حیـــــــــــــــــــــــــــــف...!
من آپم راستی
زیبا زیبا زیبالطیف .خوشحالم ٫که این قدر زیبا می نویسی.و خوشحال می شم به من سر بزنی.هر حا که باشی همیشه در سفری.
من با احازه شما رو به وبلاگم پیوند می زنم .مشتاق آنم مطالب شما رو در گذر باشم.
نازنییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییین
کجایی الااااااااااااااااااااااااااااان؟
من دلم نازنین می خوااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااد
کامنت قبلی رو با ذوق مرگی بخونین لطفا!
برای اینکه من الان ذوق مرگم گرچه..
نازنین
تو دوبی که بودی فاصله ت با من کمتر از اینی بود که الان هستی!
اینجا تا دوبی فقط ۶ ساعت فاصله داره و تا تهران ۲۰ ساعت!
مراقب خودت باش. دوست دارم نازی
خیلی میخوامت
خوش بگذرهههههههههههههههههههه
درضمن، من از همه ی شما لعنتی ها طلبکارم :|
baba to dige ki hasti????baba to dige kihasti????
khubi to???
hehe
sharmande mezah bud
kheyli sherat ghashange dametam garm
duset daram
bybybybyby
در مورد پست بالاییت نظر می دم .
و اگر هیچ کدام از اینها نبود و تو می خواستی بمانی . می ماندی . مهم وفا داری توست .
سلام . امیدواورم که مسافرت بعد سالها به ایران بهتون خوش گذشته باشه و یقین می دونم که همین طور بوده ، چون یه مسافر عزیزی هم بعد 20 سال دوری اومده بود پیشمون و الان برگشته به کشورش و ما دیری نپاییده بس دلتنگ شده ایم ............
و دلتنگی بعد سالها در آغوش فامیل بودن و دوباره ترکشون کردن مسلما خیلی خیلی زیاده !!!
نازنین عزیز اولین باره میان وبت و شیفته نوشته ها شدم. دوست دارم تو هم پیشم بیای و اگه دوست داشته باشی تبادل لینک کنیم. نظرت چیه؟
نازنین مطالب دلنشینی نوشتی...معلومه دختر خوش سلیقه ای هستی