مال تو.....

داره تو چشام نگا میکنه.دارم تو چشاش نگا میکنم....زل زده به من اما منو نمیبینه....اما من برعکس اون دارم تا عمیقترین دره های وجودشو میبینم....نمی دونم داره به چی فکر میکنه....شاید دوس داشته باشه الان سرش داد بزنم...شاید حتی بدش نیاد یکی بخوابونم تو گوشش.بلند میشه راه میره...حرف میزنه...اما من فقط نگاش میکنم....سرم داد می زنه

ــ ده آخه لعنتی یه چیزی بگو.حرف بزن.اصن بیا بزن تو گوشم.بیا هر کاری می خوای بکن فقط جون اون کسی که دوس داری منو این طوری نگا نکن....داری دیوونم میکنی...

نگاش می کنم....

کلافه شده..میزنه زیر گریه...دلم براش می سوزه..اما بازم فقط نگاش میکنم...
دلم واسه خودمم می سوزه...چرا کسی که دوسش دارم باید از پشت بهم بزنه؟چرا باید از رفیقم بخورم؟
شاید دارم تاوان کارای خودمو پس میدم اما کدوم کار؟کدوم اشتباه؟کدوم نا رفیقی؟
نمی دونم.....هنوز دارم نگاش میکنم...

                 

میره سراغ کامپیوتر...آهنگی که منو *اون* باهاش خاطره داشتیمو میذاره.... *اونی* که حالا دیگه مال من نیست....مال رفیقمه....

دیگه طاقت نمیارم........چشام بارونی میشه.........

نگاش میکنم....: با من که نموند....امیدوارم با تو بمونه...مال تو...ازش خوب نگه داری کن...